نگاهی به آثار طراحی و چاپ دستی قرن نوزدهم فرانسه(بخش چهارم)
ترجمه و گردآوری: مهسا فرهادیکیا
از حدود دهۀ ۱۸۵۰ تا ۱۹۰۰، هنرمندان با آگاهی فزایندهای نسبت به ویژگیها و تاثیرات رسانۀ سیاه و سفید و اهمیت معنای رنگ سیاه در رابطه با موضوع کار، دست به تولید آثار طراحی و چاپ زدند. این پدیده آغازگاه قدرتمندی در هنر نیمۀ نخست قرن نوزدهم داشت. بخش عظیمی از ماجرای سوژه در رسانۀ سیاه و سفید اواخر قرن نوزدهم، ریشه در آثار فرانسیسکو گویا و مجموعۀ اچینگ کاپریسها ی او دارد که در سال ۱۷۹۹ منتشر شد. این مجموعه که در اواسط قرن نوزدهم به طرز گسترده ای در سراسر فرانسه شناخته شده بود، بیننده را با دنیای سبعیت، جنون و دیوخویی غیرقابل کنترلی مواجه می کرد که تا آن زمان نامتصور بود. مناظر شب نقشی کلیدی در کاپریسها داشتند و بهرهگیری استادانۀ گویا از آکواتینت، که ذرات کوچک متعددی از نور را بر سطح تاریکی منتشر میکرد، در خلق فضای تلخ و شریر آثار اهمیت بسزایی داشت. آسمان شب در این مجموعه بدل به پرده ای تخت و وسیع برای اعمال رعبآور میشود. جریان تصاویر رعبآور گویا با اشارۀ اسرارآمیزش به حماقت انسانی، در سری بعدی تمثیلها یش(تصویر۱) نیز که در فاصلۀ سالهای ۱۸۱۶ تا ۱۸۱۹ تولید کرد نیز به کار رفت، مجموعهای که پس از مرگ او و در سال ۱۸۶۴ منتشر شد.
تصویر شماره۱، فرانیسکو گویا، سیمپلتون، اچینگ، آکواتینت و برنیشینگ، ۱۸۶۴
حساسیت گویا نسبت به طراحی سیاه و سفید نیز دست کمی از حساسیتش نسبت به رسانههای چاپی نداشت. طراحیهایی که او با قلممو و مرکب در طول دوران کارش تولید کرد از ظریفترین، پر حساسیت ترین و در زمان خود و در میان تمام طراحیهای تولید شده تا آن دوران، بسیار قاعده شکن بود. او در انتخاب رسانهاش بسیار حساب شده و دقیق عمل میکرد: او با جوهر قهوهای، جوهر مشکی و بعدها در دوران تبعیدش به بوردوی فرانسه از سال ۱۸۲۴ با مداد مشکی را انتخاب کرد. پیِر گاسیه معتقد بود که گویا این تغییر دراماتیک در رسانهاش را در ارتباط با لیتوگرافی انجام داده بود؛ تکنیکی که گویا به عنوان یک رسانۀ چاپی نوظهور در بوردو با آن به تجربهگری میپرداخت. طراحی های متاخر او سیاه و تارند و پسزمینه اغلب به شدت با خردهریزهای موادی که برای سایهزدن استفاده شدهاند، پوشیده شده است. آنها دارند میمیرند(تصویرشمارۀ۲) اثری است که با شکل گیریش طی چند مرحله طراحی، با توصیف گاسیه از طراحیهای اخیر با مداد مشکی مطابقت داشت: در نخستین مرحله، فرمها از طریق سایه روشنها و با مداد مشکی شکل می گرفتند که عامدانه اجازه میداد تا بافت راه راه کاغذ لِید مشخص باشد و سپس ترکیب بندی با مداد مشکی بسیار نوک تیز و ظریفی تکمیل میشد تا زیگزاگها و خطوط نوکتیزی که برای تاکید فرمها استفاده میشد به آنها اضافه شود. در این نمونه نیز مانند بسیاری از موارد مشابه، طراحی مشکی بافتدار بر سوژهای گزنده و تلخ تاکید دارد. کنار دست مرد روی زمین سبدی قرار دارد که که در سمت چپ آن گویا نوشته:« آن ها دارند میمیرند»: ارجاعی احتمالی به فقر و گرسنگی.
تصویر شماره ۲، فرانسیسکو گویا، آن ها دارند می میرند، مداد مشکی، ۲۸-۱۸۲۵
هنرمندان رمانتیک فرانسوی در مسیر جستجوهایشان دربارۀ مضامینی همچون وحشت، خشونت، دیوخویی و نبردهای حیاتی به سوی رنگ سیاه گراییدند. هنرمندانی مانند گویا و دلاکروا آثار گرافیکی تیره ای خلق کردند که تاثیر قدرتمندی بر نسل بعدی هنرمندان فرانسوی داشت. آهنگر(تصویر شمارۀ ۳) اثر دلاکروا یک ولکان( خدای آتش) امروزی است که با چهره ای دلهرهزا و و قدرتی بیرحمانه، در فضای غارمانندی به گداختن فلز مشغول است. استفادۀ ماهرانۀ دلاکروا از آکواتینت، شهرفرنگی از سایههای لغزان با تیرگیهای متنوع را خلق میکند. این اثر در سال ۱۸۳۳ چاپ شد اما الهامبخش نسل بعدی چاپگران جنبش احیای اچینگ بود تا جایی که در یکی از مجموعههای اچینگ مدرن کادار، در کنار آثار منظره پردازانۀ آرام هنرمندانی هم چون آدولف آپیان قرار گرفت.
تصویر شماره ۳، اوژن دلاکروا، آهنگر، آکواتینت، ۱۸۳۳
بزرگ ترین مشارکت دلاکروا در بهرهگیری از رسانۀ سیاه و سفید و دلالتهای چند وجهی رنگ سیاه بر تاریکی روحی و فانتزی هنرمندانه، مجموعۀ هجده اثر تصویرسازی لیتوگرافیک، برای نسخۀ فرانسوی فاوست گوته، قسمت اول است که در سال ۱۸۲۸ به چاپ رسید. این اثر یک سنگ بنای اولیه در تاریخ چاپ لیتوگرافی به شمار میرود، زیرا نخستین استفادۀ مهم این رسانه در فرانسه و برای تصویرسازی یک اثر ادبی معاصر بود. کسی که آزادانه بر روی سنگ لیتوگرافی طراحی میکرد، هیچ نیازی به داشتن مهارتهای چاپگری نداشت و این امکان شکل گیری یک کتاب نقاش حقیقی را به وجود میآورد که فاوست دلاکروا نخستین آنها بود. مفیستوفلس بر فراز (تصویر شمارۀ ۴) یکی از آثار این مجموعه است که با انرژی رعبآور و لذت دیوآسایش اهریمن متلون را به عنوان نیرویی جهانی به تصویر میکشد. این اثر همچنین لحظهای را به تصویر می کشد که رسانۀ سایه روشندار لیتوگرافی به ظرفیت ویژه اش برای رهایی بخشی به نیروهای تاریک تخیل هنرمند پیوند میخورد.
منتشر شده در دوهفته نامه تندیس، شماره سیصد و بیست و هشت
تصویر شماره۴، اوژن دلاکروا، مفیستوفس بر فراز، لیتوگراف، ۱۸۲۸
فهرست منابع:
-Hendrix, Lee.2016. “Prelude: Dark romanticism” In: Noir The Romance of Black In 19th Century French Drawings and Prints.Ed.Hendrix, Lee.
بدون پاسخ به “نوار رمانس سیاه، بخش۴”